مثلا کمپانی فراپیام با انجام این تمرین به‌این سود رسید که مشتریانش بیشتراز آنچه کمپانی تصور می­کرد رغبت دارا هستند از اتومبیل­هایی به کار گیری نمایند که پیش از این نیز آیتم استعمال قرار گرفته­اند. طبق آنچه در صنعت اشاعه دارااست معمولا مصرف­کنندگان از استعمال از اتومبیل­هایی که کیلومتر­شمار آن­ها به 30 هزار مایل رسیده باشد دوری می­نمایند، البته آنالیزهای مقداری و کیفی در این مجموعه نشان اعطا کرد که مشتریان حاضر به قبول این اتومبیل­ها می باشند ولی در‌صورتی‌که بها آن­ها تحت باشد، ظاهری پاک داشته­باشد و گارانتی و قابلیت تعمیر قابل قبولی برای آنها مهیا خواهد شد. این ارزیابی بینش شرکت را نسبت به وسایل­نقلیه با عدد کیلومترشمار بالا را تغییر تحول اعطا کرد و سبب ساز شد پتانسیلی که پیش از این هدر می­رفت، نگهداری گردیده و در هزینه­ها صرفه­جویی خواهد شد.

 

کمپانی کابل تلویزیون نیز برای جلب رضایت مشتریانش برهه زمانی وصال به خانه آن­ها برای نصب کابل را از چهار ساعت به یک ساعت کاهش بخشید ولی در نظارت­ها متوجه شدند، این مدت برای مشتریان چندان اصلا مهم نیست و صرف هزینه­ی مازاد برای کاهش این برهه زمانی موردنیاز وجود ندارد ولی در مقابل آنچه موجب نارضایتی مشتریان می­گردد این میباشد که نصب­کننده، امکانات موردنیاز برای نصب را نداشته­باشد و نیاز به تجهیز شدن و برگشت دوباره به خانه مشتری را داشته­باشد، بدتر آنکه معمولا در جریان این رخداد مجال کافی برای یادگرفتن روش به کارگیری از مال و معرفی بقیه سرویس ها به مشتری نیست. در چک­ها با رفع این اختلال دوران یادگرفتن به مشتریان و آشنا کردن آن ها با بقیه تولید ها دو برابر گذشته شد و این باعث به 10درصد ارتقاء در فروش تولیدها کمپانی شد.

 

به­سیرتکامل­ای شبیه، مجموعه فروش در کمپانی فناوری تصور می­کردند هرگونه تغییر تحول در طریق خدمت­دهی، از سوی مشتریان قابل­قبول میباشد در حالتی که به تماس­هایشان برای پرسش در رابطه­ی سرویس ها به­سیرتکامل­ای مطلوب جواب داده خواهد شد ولی مدیران با ارزیابی آلرژی مشتریان فهمیدند که صرفا تماس مشتریان برای اطمینان از درستی سرویس ها نیاز به جواب فوری دارااست و آن­ها حاضراند برای پاسخگویی به دیگر سوالاتشان تا یک هفته نیز چشم به راه بمانند و این سبب گرفتن اینماد ساز شد که کمپانی به­سیرتکامل­ای کارآمدتر به کار بپردازد و زمان کافی برای پاسخگویی مطلوب به مشتریان را داشته­باشد.

 

3.آیا کارکنان ما می­توانند این تغییرات را بپذیرند؟

 

زمانی خدماتی را پباده سازی می­نمائید که از نظر اقتصادی توجیه­گردیده می باشند و اصول رفتاری مشتریان نیز در آن نظر گردیده، نباید کارمندان خویش را نادیده بگیرید. چراکه آن ها مجموعه دیگری از بشر­های سرگرم در فرآیند تغییرات میباشند. یک کمپانی وقتی می­تواند در اجرای سرویس ها خویش پیروز باشد که طریق خدمت­دهی پباده سازی گردیده در آن به سادگی به وسیله طیف وسیعی از نیروهای انسانی مقبول واقع گردیده و اجرایی شود.

 

به عنوان مثال در شرکت سرویس ها کابل و وب، مدیران راس پاسخگویی به تلفن­ها رایج­ترین گونه های درخواست مشتریان را شناسایی کردند همینطور درخواست­هایی که عدم رسیدگی مطلوب به آن­­ها با احتمال زیاد بیشترین نارضایتی را ساخت‌و‌ساز می­نماید. بعد از آن به کارمندان برای طریق­ی پاسخگویی مطلوب به‌این لیست از درخواست­ها یادگرفتن داده شد. در پیش تصاحب کردن این طرز به جهت متمرکز بودن حوزه­ی فراگیری­ها سبب ساز به بالا رفتن کیفیت یادگرفتن به کارمندان شد و راندمان سرویس ها تلفنی را بالا موفقیت. بهتر از آن اینکه این شیوه رضایت پرسنل را به­طور چشمگیر ارتقاء بخشید چون در حال حاضر به­سیرتکامل­ای ظریف­خیس می­دانستند که چه خدماتی از آنها گزینه انتظار میباشد و چه‌گونه می بایست برای آن فراهم شوند.

 

به­طور شبیه در قسمت فروش B2B در شرکت فناوری نیز متعارف­ترین شرایط­هایی که پاسخگویان به مشتریان با آن روبه­رو بودند را شناسایی کرده و یک بررسی­لیست از طریق­هایی برای یاری به همگون­سازی طریق اخلاق مطلوب در مواجهه با این حالت­ها تنظیم کردند و در چنگ پرسنل خویش قرار دادند. در نحوه­های قبل رابطه بین گروه­های متعد بازاریابی چیست فروش ایراد بود البته طرز تازه منجر ثبات در خدمت­دهی شد و به کمپانی این قابلیت را اعطا کرد که بتواند هرگونه تغییر و تحول در روش­ی خدمت­دهی را به سادگی در بین بیش تر از دو هزار راءس سرویس ها محلی خویش به­سیرتکامل­ای سریع و یکنواخت انتقال دهد.

 

این نمونه­ها اشاره بدین داراست که ارائه سرویس ها قابل قبول چیزی بیشتراز استانداردسازی عملکردهاست و کمپانی­ها می بایست مطمئن شوند که کارکنانشان صلاحیت مایحتاج برای به اجرا درآوردن وظایف جدیدی که برایشان تمجید می­گردد را دارا هستند در واقع هرگونه شک در این باره زنگ خطری برای سازمان محسوب می­خواهد شد حتی در حالتی که سرویس ها به حیث اقتصادی و فاکتورهای انسانی به طور کامل توجیه­گردیده باشد.

 

این نکته به وسیله کمپانی کرایه اتومبیل آیتم اعتنا قرار گرفت. این موسسه در رابطه­ی عملکرد یکی ایده­های خویش نگران بود، این طرز مرتبط با پباده سازی سیستمی بود که به مشتریان اذن می­اعطا کرد در مسیر فرودگاه تا جای کمپانی مبادرت به تثبیت­اسم کنند. در‌این شیوه به مشتریان این احساس را می­اعطا کرد که مدت آن ها در مسیر وصال به کمپانی تلف‌نشده ( فاکتور انسانی) و بضاعت و توان کمپانی برای ارتقا تجهیزات وسایل­­نقلیه به صورت قابل توجهی ارتقاء می­یافت (بُعد اقتصادی). با این حالا اعضای هیئت­مدیره به چک­های خویش درباره با اینکه پرسنل برای قبول طریق نو در ارائه سرویس ها تماما فراهم باشند، ادامه دادند و اجزای ظریف پیاده­سازی این شیوه را لیست کردند تا با مطالعه آن تصمیم بگیرند که آیا سازمان برای پذیرش این تغییرات فراهم می باشد یا این که خیر.

 

ارائه سرویس ها قابل قبول چیزی بیش تر از استانداردسازی عملکردهای

 

یادداشت­الحاقی: آمادگی برای تغییر‌و تحول

 

معمولا هنگامی کمپانی­ها تصمیم می­گیرند تا تغییراتی در روش­ی خدمت­دهی خویش تولید نمایند با مشکلی مواجه می­شوند، آن ها معمولا نمی­توانند تعداد کافی از اشخاصی را که برای به اجرا درآوردن این تغییرات نیاز دارا هستند با خویش همدم سازند.

 

در مقابل، شایسته ترین شرکت­های آیتم مطالعه­ی ما آن­هایی بودند که مجموعه­هایی با اعضای چرخشی تشکیل داده­اند تا به طور عصر­ای به بازبینی و در شکل لزوم به تجدید حیث در سرویس ها کلیدی شرکت بپردازند. پیروز‌ترین این مجموعه­ها مشتمل بر اعضایی از کل مقام­های شغلی بودند از فروشندگان معمولی و مدیران بازاریابی تا شغل ها تولیدی و حتی روانشناسان رفتاری.

 

بعلاوه   خدمات پس از فروش   با مقصود دسترسی بیشتر به داده ها درباره با مشتریان، برخی شرکت­ها به سرمایه­گذاری بر روی تجزیه­و­بررسی­های توسعه یافته پرداخته­اند تا از این نحوه تعاملات با مشتریان و ذوق وسلیقه و حیث آن­ها را به صورت شخصی­خیس با جامعه آماری گسترده­خیس گزینه ارزیابی قرار دهند و از این شیوه بتوانند ایرادات خدمت­دهی را تخت گاز کشف کرده و سرویس ها تازه را سریع­خیس و پیروز­خیس سازمان­دهی نمایند.